Movies, Chocolate and Hot Tea

The title is not responsible for the blog content.

Movies, Chocolate and Hot Tea

The title is not responsible for the blog content.

Movies, Chocolate and Hot Tea

توضیحی وجود ندارد. آنچه در پی می اید همه تفسیر است.

برای درخواست رمز لطفا آدرس ای میل یا وبلاگ معتبر خود را در کامنت خصوصی قید کنید. البته تضمینی نیست که رمز برای همه ارسال شود. وبلاگ تازه تاسیس هم قبول نیست.
Sexism, Racism, Ageism and Homophobia
Are not welcome in this area

بایگانی

کامشین حوصله ندارد

جمعه, ۳ آذر ۱۴۰۲، ۱۰:۱۶ ق.ظ

در امر مقدس نوشتن اهمال کاری می کنم چون حوصله ندارم. چندی پیش یکی از دوستان محترم به من گفتند که گاهی اوقات احساس می کنند که وقتی در این وبلاگ کامنت می گذارند احساس امنیت کامل همراهشون نیست. بعضا یکی پیدا می شه یک چیزی میگه که آدم نه تنها خوشش نمی اد یعنی ذهنیتش با کامنت دیگران همراه نمی شه، بلکه واقعا حس می کنه که اینجا امنیت لازم برای نظر دادن نداره. خلاصه که پیش میاد که اوضاع از کف به در بشه و احتیاط جای خلاقیت را بگیره. 

راستش من هم دوست ندارم کلمات و اشاراتی را که در اینجا به کار می برم در متن دیگه و به منظور دیگه جای دیگر هم ببینم. اصلا این وبلاگ به خاطر این موضوع رمز دار شد تا اگر زمانی نوشته های خودم را گوگل کردم سر از سایت های تبلیغاتی برای محصولات جنسی در نیاورم، حالا کپی کردن فکر و نظر برای بقیه وبلاگ ها پیشکشم! اصلا دست کسی که به نوشته های من ارجاع می ده درد نکنه ولی وقتی این ور و آن ور ارجاعات لحن گوشه کنایه  و مسخره کردن  پیدا می کنه، وسواس ذهنی بیچاره ام می کنه و برای کسی که می دونه وسواس ذهنی یعتی چی توضیح اضافه لازم نیست. 

اوضاع و روزگار هم در مرز افتضاح و فاجعه است. نمی شه با بدبختی های ساری و جاری شوخی کرد، نمی شه در این شرایط از من و اوضاع شلغمی ذهنم حرف زد، نمی شه گنده ....وز شد و از فلسفه و تاریخ جوری حرف زد که انگاری حالیمه، و مسلما نمی شه این حقیقت را هم نادیده گرفت که آبجی تون در مرز افسردگی است و دلش دیگه هیچی نمی خواهد. آرزوهاش ازش دور شده اند و رویاهاش به فناک رفته اند. مدام به این موضوع فکر می کنه که کاش پنگوئن بود و آدم نبود، شیر گرسنه بیشه های خشک بود و آدم نبود، روباه دشت های پر از برف بود و آدم نبود، گرگ تایگا بود و آدم نبود و خلاصه آدم نبود و اینقدر وهم برش نمی داشت که مرکز دنیاست. با خیال راحت در آب های سرد شیرجه می زد، اگر گیرش می آمد گاو های کوهان دار را می درید، کبک های سر به هوا را یک لقمه چپ می کرد و به دنبال شکار در بین درختان یخ زده می دوید و در شب های سرد و بلند زوزه می کشید. 

زندگی با این حجم تدبیر برای پیدا کردن معنا و مفهوم ابلهانه به نظر می اد اما لاک محافظ خوبی از سرما و گرما به ما داده. به جای آن اما امنیت و اطمینان، و لذت بردن از نفس بودن را از ما گرفته. خوش به حال قهرمانان ازمنه قدیم که بند هیچ قید اجتماعی ای نبودند و به خاطر نزدیک شدن به تجربه زندگی در حیات واقعی بی ترس و لرز به دل مخاطرات طبیعت می زدند. ما در عوض ماندیم و لذت ناب و بی معنای بودن را با دست و پا زدن برای یافتن معنی و مفهوم طاق زدیم و در نهایت این طاق بر سرمان خراب شد و ما کماکان زیر بار این ویرانه ها انگشت به دهان مانده ایم که چرا. 

من هم احساس امنیت نمی کنم. 

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲/۰۹/۰۳

نظرات  (۸)

۰۳ آذر ۰۲ ، ۲۱:۲۷ هانی هستم

نخستین باره اینجا اشتباه تایپی می‌بینم‌ و این یعنی کامشین واقعن حوصله ندارد و این خود از متن پیداست.

آرزوی روزهای خوب و پر حوصله. 

پاسخ:
هانی جان من پر از اشتباهم، تایپی کمترین آنهاست. 
من هم برات روزهای خوب آرزو می کنم
۰۴ آذر ۰۲ ، ۱۷:۲۰ تراویس بیکل

سلام

 از این به بعد این جا می نویسم

https://t.me/travis1400

پاسخ:
مرسی تراویس جان که به من آدرس دادی. 

کامشین جان

وقتی دخترم پنج سالش بود، یک بار که صحبت از پرنده و چرنده می‌کردیم، گفت من اگر انسان نبودم دلم می‌خواست کلاغ می‌شدم. گفتم دختر، کلاغ دیگه چرا؟ گفت کلاغ دشمن طبیعی نداره :)

پاسخ:
پاکدل جان مرحبا به دختر باهوش شما که کاملا درست گفته. 
۰۵ آذر ۰۲ ، ۱۸:۳۵ میله بدون پرچم

سلام

البته همانطور که گفتی فقط خوش به حال «قهرمانان» ازمنه قدیم وگرنه زندگی مردم عادی که چندان خصیصه قابل حسرتی نداشت. از قضا لاک و قراردادها و قیدو بندهای اجتماعی برای مردم معمولی به نظرم در مجموع مفید بوده است.

پاسخ:
سلام برادر میله
باریکلا به نکته بینی شما. 
مردم معمولی ساز و کار حکومت ها را ساخته اند. قهرمانان در این میانه چاره ای جز مردم ندارند. 
هیچ چیزی تکان دهنده تر از دیدن قهرمان در صف نون تافتون نیست. 

مواظب خودت باش کامشین جان.افسردگی مثل اسپری تو فضا ریخته شده و به همه یه گوشه چشمی نشون داده.امیدوارم حال همه مون خوب بشه

پاسخ:
تو هم همینطور پرژِین جان مواظب خودت باش. 

من دوست دارم کوالا باشم که بتونم 20 ساعت در روز بخوابم. 

پاسخ:
بولوت جان فکر کنم لو داده باشم که من طبع درنده خویی دارم! 
کوالاها خیلی خوبن اما حال و انرژی ندارند. همه اش میخوابند

حق داری کامشین جانم

 

پاسخ:
ممنونم مانی جان 
۱۱ آذر ۰۲ ، ۱۵:۳۵ عطاملک | قرارگاه سایبری

سلام

میتوان از شبکه اجتماعی ویترین که بین وبلاگ و شبکه اجتماعی است نیز استفاده کرد

پاسخ:
علیک سلام! 
لطفا تشریف ببرید یک جای دیگه کالاتون را عرضه کنید! 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی