Movies, Chocolate and Hot Tea

The title is not responsible for the blog content.

Movies, Chocolate and Hot Tea

The title is not responsible for the blog content.

Movies, Chocolate and Hot Tea

توضیحی وجود ندارد. آنچه در پی می اید همه تفسیر است.

برای درخواست رمز لطفا آدرس ای میل یا وبلاگ معتبر خود را در کامنت خصوصی قید کنید. البته تضمینی نیست که رمز برای همه ارسال شود. وبلاگ تازه تاسیس هم قبول نیست.
Sexism, Racism, Ageism and Homophobia
Are not welcome in this area

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

با خانم هیولا آشنا شوید

شنبه, ۶ دی ۱۳۹۹، ۰۱:۰۵ ق.ظ

در سه ماه گذشته ایشون یکی از دلایل ننوشتن من بودند. سر و کله زدن با حضرتشون اصلا آسون نیست. هزار بار تا حالا دلم را با چنگ زدن ها و گاز گرفتن هاش شکسته و  صدها بار با جیغ کشیدن های بی دلیل من را به جنون کامل رسانده. طوری که دلم می خواست از دست بداخلاقی هاش سرم را بکوبم به دیوار. امشت درست انگشت اگزمایی ام را چنگ زد شاید هم گاز گرفت چون در میانه دعوا معلوم نشد که آیا خنجرهاش من را گرفت یا نیزه هاش. علت دعوا یادم نیست فقط صدای جیغ هاش در گوشم باقی مانده. الان هم بی اعتنا به ناراحتی های من خوابیده و محل سگ بهم نمی گذاره. در این سه ماه از دویست گرم به دو کیلو و نیم رسیده، از کف دست به هفتاد سانت گربه تبدیل شده، تمام زخم های دست و پاش خوب شده، چانه سیاهش سفید شده، و بوی بد دهنش کاملا مرتفع شده. سرکار علیه به کمتر از ماست پروبیوتیک کاله، مرغ پخته، سوپ جو بدون پیاز، و پنیر ورقه ای میهن، و بیسکوئیت مادر در رژیم غذای شون رضایت نمی دهند که والله خودمون انقدر شیک و پیک و روی قاعده قانون غذا نمی خوریم  و امساک می ورزیم. 

از طرفی سر و کله زدن با ایشون من را به درجه ای از شهود رسانده تا بتوانم رساله ای در فضیلت گربه بودن بنویسم. والله ما آدم ها اگر ذره ای از اخلاق گربه ها را به ارث برده بودیم وضع مون از این مزخرفی که الان هست خیلی بهتر بود. 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۹/۱۰/۰۶

نظرات  (۲۳)

خرابم کرده چشم گربه ای وحشی و میدانم عرق های سگی حال مرا بهتر نخواهد کرد سلام کامشین بانو چه گربه نازو مامانی داری
پاسخ:
سیروان خان عرق سگی که حال آدم را خوب نمی کنه! 
قابل شما را نداره. 
سلام کامشین بانوی عزیز بله مسلما همینطوره منم توی شعر بهش اشاره کردم فقط چشمای گربه ایش میتونه خماره چندین ساله رو خوب کنه قربان شما شما بانو جان اصلا تمایلی به نگهداری حیوونات تو خونه ندارم نه پرنده و نه حیوونات دیگه رو ولی خیلی دوسشون دارم
پاسخ:
سلام سیروان جان 
آره نگهداری حیوان در منازل شهری کار بسیار سختی است. 

توی عکس دوم طوری ژشت گرفته که

: خبه خبه حالاا مگه چی شده؟!!!

یا اینطوری مثلا:

واه واه چه حرفا چه دروغا چه تهمت هایی که این آدما به ما گربه های ملوس و مهربون میزنن ایییییییییییییییییییییییش

بعدش دمش رو بالا میگیره و میره ولی دلش طاقت نمیاره و  برمیگرده انگار نه انگار که اون بالایی ها رو اون گفته نگاهش رو شبیه کلاه قرمزی میکنه و به دوربین زل میزنه!

 

پاسخ:
:)
مترجم خوبی هستی شیرین جون

عاشقشم چقدر شبیه مری منه 

پاسخ:
آره خیلی شبیه به مری است! 
خیلی دلم براش می سوزه منجوق جان. گربه بینوایی است و هنوز اخلاق کوچه خیابانش را حفظ کرده. 
سلام کامشین بانو اسم این خانم هیولا چیه توی کامنتهای قبلی یادم رفت بپرسم
پاسخ:
اسم ایشون شیلا است و چهارماهه است و هنوز وقت شوور دادنش نشده. 

سلام کامشین جان. 

این وروجکا در عین دلبری خیلی شیطون هستند. من عاشق گربه ام اما گربه های خیابونی رو فقط توی خیابون میشه تحمل کرد. یعنی نژادشون شیطون و غیرقابل اعتماده. الان ما یه مادر و بچه رو توی پارکینگ نگه میداریم. البته ما غذای حمایتی میخریم. غذای خشک بهتره، بوی ماهی میده و دوست دارند. یه کارتن توی پارکینگ براشون گذاشتیم. اوایل فقط میو میو میکردند. الان تا میریم سوار ماشین بشیم یا تا میرسیم دوتاشون میون جلو و غذا میخوان. سیرمونی هم ندارند. تو خیلی شهامت داشتی که آوردیش توی خونه. خدا قوت عزیزم. ناخنگیر مخصوص دارند. حتما ناخن هاش رو بگیر تا درب و داغونت نکرده. 

پاسخ:
سلام رافائل جون
شیطنتش برای من قابل تحمله. یک کم این ور آن ور می دوه و فضولی می کنه و چون در خانه ما چیز ارزشمندی که بشکنه یا خراب بشه وجود نداره نگران کارهاش نیستم اما به عوض شیطونی بد اخلاقه و به طرز جالب توجهی خودرای و خودخواهه. با خوراکی و غذای تشویقی نمی شه گولش زد و تمیز کردنش خیلی کار سختی است چون از هر چیزی که ذره ای رطوبت داشته باشه متنفره. به علت اشتهای بی پایان ایشون ما قادر به تهیه غذای گربه نیستیم. از این طرف و اون طرف هم شنیده ام که غذای گربه ایرانی- یعنی تقریبا تنها چیزی که راحت گیر می اد -کیفیت خوبی نداره و گربه را مریض می کنه. براش غذای مناسب گربه تهیه می کنیم که ماشالله مثل خرس میل می کنند.  از صدقه سر ایشون مجبور شدم که کلی مطالعه در باب گربه داری داشته باشم و نهایتا موفق شدم ناخن های گربه بینوا را هم کوتاه کنم. هر چند واقعیت را بخواهی باید بگم که مشکل اصلی ناخن هاش نیست. گازهای بدی می گیره و از گاز گرفتن لذت می بره. چون دستم هنوز اگزما داره دوست داره لکه های قرمز را گاز بگیره. تا غفلت کنم دندون هاش را فرو می کنه تو دستم.  

چه زیباى وحشى سه‌رنگى

( قابل توجه ناآشنایان با گربه ها: گربه‌هاى سه‌رنگ فقط جنس ماده هستند)

پاسخ:
چشماتون قشنگ می بینه.
حیوونی خیلی زجر و درد کشید تا به این ریخت و قیافه برسه. شب دومی که پیشمون بود دو تا انگشتش جلوی چشممون از دست و پاش جدا شد و افتاد. بعد  جای زخم هاش را با بتادین و سرم می شستیم و این بینوا جیغ می کشید. حالا فکر کن تا نشسته بودیمش معلوم نبود چقدر زخم و زیلی است. 
آره گربه های سه رنگ ماده هستند...وقتی برای کنکور درس می خواندم علتش را می دونستم. الان یادم رفته ولی چیزی در این مایه ها بود که جنین گربه می توانه وقتی در دل مامانش قرار داره، رنگ از بقیه بر و بچی که همراهش هستند بگیره به شرط اینکه ماده باشه. 

من هر چه یاد گرفته‌ام از گربه و سگ و درخت و ابر و باد و مه و خورشید و فلک و گیاه بوده. از آدمها هم ادب آموخته‌ام.

پاسخ:
چه مکتب قوی و باحالی! 
ای کاش من هم "دست از طلب ندارم تا کام من براید" را از شیلا یاد می گرفتم. 

چقدر جالب من نمیدونستم این سه رنگها حتما ماده هستند. 

گربه تون خیلی قشنگه اما وقتی از چند روزگی خونه تون بوده نباید مهربون تر باشه؟ دستت درد نکنه حیوون را تیمار کردی ماچ بهت

پاسخ:
آره یک دلیل کاملا علمی هم داره. 
زری جون شما که غریبه نیستی ...از وقتی شکایتش را اینجا نوشتم خیلی مهربون تر شده. 
وقتی من پیداش کردم خیلی کوچولو بود طوری که فکر کردم باید براش شیشه مخصوص شیر دادن و شیر خشک گربه بخرم. فقط دندون های نیش اش در آمده بود-یعنی همان دندان های نوزادی اش- و واقعا یک ذره از کف دست بزرگتر بود. تصور خودم هم این بود که اگر پیش ما باشه و بزرگ بشه راحتتر می شه تربیتش کرد. اما فعلا که اون ما را مطابق امیال خودش تربیت کرده! 
به نظرم همون یکی دو هفته ای که از مامانش دور افتاده بود و زیر دست و پا له شده آنچنان خلقش را تنگ و سیاه کرده که حالاحالاها خوب نمی شه
۱۰ دی ۹۹ ، ۱۵:۳۱ میله بدون پرچم

سلام 

چقدر نگاهش خانمانه است... این قضیه سه رنگ را من هم نمی‌دانستم ... جالب بود. 

پس وبلاگ نویسی برای بهبود خلق و خوی گربه هم کارکرد داره! 

پاسخ:
سلام میله جان 
باور کن معجزه از  وبلاگ نویسی سر می زنه
اصلا شیلا از هیولا تبدیل شده به ببعی 

سلام و درود کامشین عزیز 🌹

الهی ـ چقدر نازه این ملوسک خانوم  (شیلا هیولا)  💖

خب بزار کمی اطلاعات بهت بدم بعنوان کسی ک بیش از بیست سال گربه‌ی ایرانی پرورش داده و الان هم دوتا گربه و یک سگ داره ک امیدوارم تجربیاتم بدردت بخوره 

1 ـ گربه رو هیچوقت نمیتونی مثل سگ تربیتش کنی (در روند اهلی کردن حیوانات بدست انسان ، گربه تنها حیوانی‌ست ک خودش زندگی کردن در کنار انسان رو انتخاب کرده) برای همین هم غرور مخصوص خودش رو داره ک من عاشق این غرورشون هستم 💖

2 ـ گربه‌ات باید تو رو بعنوان رئیس خانواده قبول کنه (روش‌اش رو در پایان برات مینویسم)*

3 ـ بیش از سه بار بهش غذا نده (اگر غذای خونگی براش درست میکنی بجز کمی نمک از هیچ ادویه‌ای در غذاش استفاده نکن، چون ادویه جات موجب میشه ک سرطان کلیه بگیره)

4 ـ اگر چنگ‌زدنها و گاز گرفتن‌هاش رو میدونستم چ موقع و برای چی بوده بهتر میتونستم برات توضیح بدم ، تو باید زبان اندامی گربه رو یاد بگیری و بدونی ک اگر بفرض عصبانی ست و گوشهاش رو بطرف عقب خوابونده ب هیچ وجه با دست سعی نکنی نازش کنی (توی نت میتونی اطلاعات درمورد حالت گوشها+چشمها+میو کردنش+دُم و سیخ شدن موهاش و ... ) بدست بیاری و اگر موفق نشدی بهم بگو ک خودم یهت بگم 

5 ـ بخوبی متوجه شدی ک گربه ها از خیسی و رطوبت بیزارن (البته اکثرشون) و گربه های سه رنگ 99% ماده هستند و اون یک درصدی هم ک نر میشن نابارور میشن 

6 ـ جای بازی کردن با دست باهاش ، از یک چوب نازک ( ب قطر انگشت کوچیکه) تقریبن 60 الی 70 سانتی یا تعدادی روبان‌های رنگی ک بهش محکم بستی استفاده کن (میتونی هم از وسایل حیوانات فروشی بخری) 

7 ـ بعد از عید خودمون هم ببرش و اخته‌اش کن لطفن 

8 ـ نمیدونم وضعیت خونه ات چگونه ست و آیا دلت میخاد ک بره بیرون و بیاد یا نه گربه‌ی خونگی بمونه 

الان ک هنوز ب بلوغ نرسیده وقت داری و باید تو رو بعنوان رئیس خانواده قبول کنه و اگر موفق نشی در آینده ک بزرگ شد هرگز بعنوان رهبر و رئیس خانواده قبولت نخواهد کرد 

 

* یکی از دفعات ک سفت گازت گرفت از قسمت پشت گردن ، پوست‌اش رو سفت بگیر و از روی زمین بلندش کن تا جایی ک پاهاش با زمین تماس نداشته باشه و طوری ک صورتش روبروی صورتت باشه با فاصله‌ای 30 الی 40 سانتی و خیلی بلند دعواش کن البته با کمترین کلمات ( من خودم از کلمه‌ی ـ پدرسگ ـ استفاده میکردم) چون با تلفظ پ مقدار بیشتری هوا از دهان خارج میشه و گربه ها از فوت و باد زیاد خوششون نمیاد 

من گوششون رو هم گاز میگرفتم 🤣(البته نه اونقدر سفت)

امیدوارم تجربه‌هام بدرد بخوره و بتونی استفاده کنی 

 

شب خوبی برات آرزو میکنم و از طرف من شیلا رو هم ببوس 

پاسخ:
سلام جانان جان 
خیلی خیلی ممنون از راهنمایی و اشتراک اطلاعات
عارضم به حضورتون که چشم! تا  آنجا که امکان داشته باشه دستورات شما را دنبال می کنم. 
به صورت اکتسابی برخی از نکات را دریافته بودم. مثلا اینکه حالیش کنم رئیس کیه! 
چیز جالب در مورد شیلا این هست که بر خلاف آن چیزی که فکر می کردم وقتی پشت گردنش را می گیری خودش را جمع نمی کنه. یعنی از همان موقعی که اندازه کف دست بود به این شیوه از گرفتن که باید همان شیوه ای باشه که مامانش عمل می کرده واکنش نشان می داد. یعنی عوض اینکه خودش را جمع کنه پخش می کرد و دست و پا و دمش سیخ می شد و به عوض تسلیم شدن به ماشین جنگجو تبدیل می شد. هنوز هم همینطوره و با بزرگ شدنش این کار طبیعتا سخت تر می شه
من هم گربه زیاد داشتم و بچگی ام همیشه با گربه ها سپری شده منتهی گربه های زمان بچگی بین خانه و بیرون خانه گشت و گذار می کردند. از دو سه گربه به صورت موقت نگه داری کردم که ماجرای یکی شون به سرانجام نا خواسته ای ختم شد که دیگه گفتم محاله گربه بیارم خونه...اما خوب این هم از اون حرف های بی جا و بی جهت بود. 
الان سر این موضوع که کی ببریم و فیکسش کنیم با کامی اختلاف دارم. کامی میگه بفرستیمش در دامان طبیعت تا خودش جفت پیدا کنه و حامله بشه برگرده پیشمون ولی من از آنجا که با ازدیاد نسل میانه خوبی ندارم اصرار دارم که ببریم و بدهیم ترتیب اندام زایاش را بدهند! ولی می دونم که برای گربه خانگی خوبه که عقیم بشه. ببینیم اختلافمون به کجا می رسه
جالبه که شیلا غذای ادویه دار دوست نداره غیر از کالباس که تقریبا با شنیدن بوش دیوونه می شه و چون بهش نمی دهیم دیوونه می شه و گازمون می گیره

سلام و درود مجدد کامشین جان 

 

دوست نادیده‌ نازنینم متاسفم اگر از حرفهام چنین برداشتی (دستور) داشتی ک اصلن چنین نبود و نیست بلکه همونطوریکه برات نوشتم تجربیاتی ست ک در طول عمرم کسب کردم رو میخاستم بهت بگم ، با اجازه‌ی حافظ جان 

مگو دیگر ک جانان(حافظ) نکته دان است 

ک ما دیدم و محکم جاهلی بود 

خب بی شک هیولات (شیلا) واقعه‌ای ک (رها شدنش توسط مادرش) رو در دوران طفولیت‌ش براش اتفاق افتاده رو در خاطرش داره ک نمیزاره ب اینصورت از زمین بلندش کنی 

و حتمن هم میدونی ک سه حس مهم (بینایی ـ شنوایی ـ بویایی) در گربه‌ها نقش مهمی برای زنده‌مانی و زندگی دارن 

این راه رو موقع گاز گرفتنش امتحان ـ یک اسپری آب‌پاش کوچک تهیه کن و تنظیمش رو بزار روی آب پاچیدن تکی( نه بصورت پودری و ریز) و موقعی ک شروع میکنه ب گاز گرفتن از آب‌پاش استفاده کن و توی صورتش آب رو بپاش (دو بار سریع) و مطمئنم بعد از دو سه بار شیلا اگر آبپاش رو ببینه از گاز گرفتن‌ت صرف نظر میکنه 

گربه ها معمولن بعد از هشت ماهگی توانایی باردار شدن رو دارن و با توجه ب سن‌اش شیلا هم بعد از عید خودمون آمادگی حامله شدن رو داره و اگر بیرون میره شک نکن ک باردار خواهد شد و ب کامی عزیز سلام گرم من رو برسون و بگو کامی جان تنها راه جلوگیری از ازدیاد بی رویه‌ی سگها و گربه ها عقیم کردنشون هست ک از اون زندگی فلاکت باری ک توی ایران دارن کاسته بشه

گربه‌ها بر عکس سگها ک بعد از عقیم شدن تا چند ماه ناآرامی دارن از همون اول آروم میشن البته یکی از دلایل شیطون بودن الانش ، سن‌اش هست ک بعد از بالغ شدن یواش یواش کاهش پیدا میکنه 

نمیدونم در مورد جنگ پولوزیوم و نقش گربه چیزی خوندی یا نه ، شاید برات جالب باشه 

https://www.ancient.eu/article/43/the-battle-of-pelusium-a-victory-decided-by-cats/

اینم تصویر  دخمل زیبا و  پسر گردن کلفت منه 

ایام زمستونت ب گرمی و مهربونی قلبت باشه انشااله 

 

پاسخ:
جانان جان 
شما به ما امر هم کنید ما به دیده منت می پذیریم :) جدا از این... من همیشه Instruction را به دستور (دستور العمل) ترجمه می کنم. کسی که این همه تجربه نگهداری حیوان خانگی داره کاملا Entitled هست که Instruction بده...
من هم با شما کاملا هم عقیده هستم که بهترین کمک به حیوانات خیابانی در تهران عقیم کردن آنها است. تازه من شنیده ام که گربه نر در صورتی که عقیم نشه به کلی مسئله برمی خوره. مثلا penis اش پر از زگیل می شه و خیلی به عذاب می افته. 
امروز اتفاقا صحبت این شد که شیلا را بدهیم عقیم کنند. 
دخمل شما خیلی خیلی خوشگله. پسرتون هم همینطور. خوش به حالشون چه مامان خوبی دارند. 
پیش خودمون باشه وقتی از دست شیلا عصبانی می شوم از خودم بدم میاد. 
انشالله ایام به کام شما هم باشه. 
مهربونی مهربونی می اره

سلام کامشین جانم

امیدوارم خوب و خوش باشی

پارسال همین موقع ها بود که با هم دیدار کردیم....

چقدر شیلا خانم ملوسه. یاد ذلیل افتادم، گربه ات که تعریفش را می کردی.

اگه یادت باشه داستان ضیاء گربه مون رو برات تعریف کردم که حالا بیشتر از چهار ماهه نیستش و به جاش گربه دیگری اومده پیش ما به اسم ببری و خیلی دوست داشتنیه.

راستی انیمیشن soul را دیدی؟

پاسخ:
سلام مریم جان 
ممنون که به یاد من بودی. من برات ای میل فرستادم
چه اسم بانمکی برای گربه انتخاب کرده اید :)
نه! اوضاع فیلم بینی ام تعریفی نداره. 
باید خودم را ری ست کنم! کلی باگ پیدا کرده ام

وای چه قشنگه و چقدر نازه

پاسخ:
چشماتون قشنگ می بینه پرژین جان

چه خوشگله!

اولین عکس انگار داره با چشماش میگه: بعداً حسابتو میرسم. به من میگی هیولا؟

دومین عکس : 

به من نگاه کن و بگو چطور دلت میاد به من بگی هیولا؟

ترکیه با عقیم کردن گربه ها گل کاشت. فکر خوبیه.

پاسخ:
چشهای شما قشنگ می بینه خانم هنرمند 
خوب حرف دلش را خواندی! 

سلام و درود کامشین جان ! 🌹

 

امرکنید (فدای خوبی‌ت بشم خانوم) !💖

من هنوز یاد نگرفتم ب خودم امر کنم دختر ! 🤣

لیوان قهوه بدست نظاره‌گر لباس زیبای سفید دختر زمستون از پشت پنجره بودم ک یاد تو هیولا افتادم و تجربه‌ای ک احتمالن هم میدونی ولی میگم :)

گربه‌ها عادت دارن ک یک جایی رو انتخاب کنن (چنگ‌چنگ کنن ـ ناخون‌تیز کنن) مبل ـ فرش ـ دیوار و ..... ک هم ناخون‌های کهنه‌شون رو عوض میکنن و تیزتر میکنن و هم هورمونی از غدد پنجه‌ متساعد میکنن و علامت گذاری !

این عمل یکی از رفتارهای نشانه‌گذاری بویایی (با ادرار و ترشح از طریق غدد در پنجه) ‌در گربه‌هاست . «حس مالکیت و اطمینان‌خاطر» 

 

وقتایی هم ک حوصله بازی باهاش رو نداری 😉 و یا خرکی‌بازی میکنه 😮 بهترین روش استفاده از علف‌ِگربه‌ (سنبل‌تی ـ سنبل‌الطیب) هست . 💖(نشئه ک میشن یک کارهایی میکنن ک خنده داره) 😀😊🤣

اگر جایی رو چنگ میزنه ک نبــــــــــــــــــاید بزنه ! بوی سیر مانع میشه ک باز اونجا رو چنگ بزنه ! 🤔

همین  ! 

روز و روزگارت خوب و پرآرامش !

پاسخ:
سلام جانان جان 
چقدر قشنگ می نویسی 
آره ...با چنگال تیز کردن های خانم آشنا هستم. خوشبختانه شیلا از دو سه تا گلیم نفله ای که داریم خوشش می اد و آنها را مورد عنایت قرار می ده و کار به کار بقیه چیزها نداره. دو تا ناخن می کشه و ول می کنه ...فکر کنم طفلی چون دست چپش ناقص شده خیلی جون نداره چنگ بزنه.
الان چند وقته که می خواهم براش سنبل طیب بخرم اما لاکردار خیلی خیلی گرون شده. از تجربه سالهایی که به گربه علف می دادم این یادم هست که گربه های ماده خیلی با آن حال نمی کردند ولی گربه های نر حسابی خل می شدند.
ممنون از راهنمایی در مورد سیر. ما اینجا یک موجود سیرگریز دیگه هم داریم که هر وقت اذیتمون می کنه سیر می ریزیم تو غذاش تا انتقام گرفته باشیم 

من اومدم کامنتهای این پست را خوندم، چقدر کامل و خوب شده :)) 

نمینویسی کامشین جان؟ 

پاسخ:
نوشتم زری جون 

آهنگ: شادمهر عقیلی - شیلا

دو سه سال پیش فیلمی به نام Baby Driver عرضه شد. از آن فیلم‌هاست که احتمالن جوان‌ها و آن‌ها که دل جوانی دارند عاشقش می‌شوند. گاهی فکر می‌کنم اگر نوجوان بودم احتمالن چند بار برای دیدن این فیلم به سینما می‌رفتم. البته تضمینی نیست مخاطب‌های جدی سینما مثل شما نسبت به این فیلم انتقاد جدی نداشته باشند. اگر هنوز فرصت تماشا نداشته‌اید به نظرم برای رفع کسلی بد نباشد.

حالا داستان این آهنگ شیلا چیست؟ در این فیلم دو کاراکتر به عنوان یک بازی دنبال آهنگ‌هایی می‌گردند که اسم خودشان در آن‌ها آمده باشد. تنوع ترانه‌های فارسی با عظمت کاتالوگ موسیقی‌های انگلیسی قابل مقایسه نیست اما من هم هنگام شنیدم اسم‌ها سعی می‌کنم این بازی را انجام بدهم. برای شیلا هم اولین گزینه همین آهنگ شادمهر بود. بد نیست.

پاسخ:
مرسی از معرفی فیلم و آهنگ علی جان. شیلای ما هم چشمای خوشگلی داره. البته کدوم گربه است که چشمای خوشگلی نداشته باشه :)
بازی جالبی است. مطمئنم به اسم من هیچ ترانه ای سروده نشده! خوش به حال یاسمن ها، مریم ها، و شیلاها! 
کاش می شد باید ترانه مبادله کنیم. 

من هم ترانه‌ای در ذهن نداشتم اما با جست‌وجو در گوگل سه تا ترانه و یک آلبوم با نام شما پیدا کردم! حالا نمی‌دانم شما هم تا به حال نگشته بودید یا جلال مقامی و آهنگ‌های کوچه‌بازاری را به حساب نیاورده‌اید ;)

یک سایت هم دیدم که ترانه‌های هر اسم را جمع‌آوری می‌کرد:

https://ahangchin.ir/song-for-name-yasamin/

 

گروه کیوسک برای روایت داستان «کامران ملت» آلبوم «استریو تال تقدیم می‌کند» (Stereo Tull Presents) را منتشر کرده که ترانه‌هایش پر از این اسم است. چند وقت بود برای معرفی‌اش دنبال بهانه می‌گشتم. به قول اهل فن یک Concept Album محسوب می‌شود و تمام ترانه‌ها در خدمت روایت یک داستان هستند. آن هم داستانی مستند (https://www.bbc.com/persian/iran-37525669). فکر می‌کنم الان که داریم به ایام الله نزدیک می‌شویم فرصت خوبی برای شنیدن این آلبوم باشد. و البته همزمان دچار حسرت و نوستالژی شدن.

لینک شنیدن آلبوم: https://tiarin.com/album/16632/

آلبوم جدیدی نیست و شاید برایتان تکراری باشد. برای من که مرورش هم جذاب بود.

 

پ.ن. از طنزهای روزگار ماست که زندگی آرش سبحانی شبیه یکی از ترانه‌های گزنده‌ی خودش شده:

کیوسک - پراگماتیسم عشقی

«شاید کراوات خریدم

رفتم قاطی اپوزیسیون

..

مملکت رو نجات می‌دم

به صورت از راه دور»

پاسخ:
وای! پس اهنگ به این اسم هم هست؟ 
من از اسمم دل خوشی ندارم. فکر می کنم کسی که این اسم را روی من گذاشته خیلی بی سلیقه بوده. بین خودمان باشد که من تا حدودا پنج ماهگی ام اسم نداشتم. هر کسی مطابق میلش من را یک چیزی صدا می کرد. علت آن هم عدم تفاهم بین والدینم بر سر اسم گذاری بود. مثل اینکه بچه بیچاره ای بودم که به هر اسمی هم واکنش مثبت نشان می دادم. موقعی که با کامی دوست بودم- ما حدودا سه سال با هم دوست بودیم- هیچ وقت نشد که اسمم را صدا کنه من هم لج می کردم و اسمش را صدا نمی کردم. بعد دقت کردم دیدم خیلی هم لازم نیست آدم ها همدیگر را با نام بخوانند. البته وقتی فیلم Call Me by Your Name را دیدم نظرم عوض شد. 
 تنها حسن اسمم این بود که تلفظش به انگلیسی چیز عجیب غریبی از آب در نمی امد و دوستان همگی خیلی راحت و درست صدایم می کردند. بماند که کسانی که گوششون سنگین بود فکر می کردند اسم من لوسی است. یادش به خیر ارنست صاحبخانه اولم که بعدا تبدیل به یکی از بهترین دوستانم شد اسمم را خیلی قشنگ تلفظ می کرد و این باعث شده بود که از نفرتم به اسمم کاسته بشه. وای ...دلم برای ارنست تنگ شد. چه مرد خوبی بود/هست.  

احتمالن در آن لحظه یاد سکته‌ی مغزی و از دست رفتن صدای مقامی افتاده بودم که در کامنت قبل «داوود مقامی» را به اشتباه «جلال مقامی» نوشتم.

ای بابا... :(

پاسخ:
به شما حق می دهم علی جان. شنیدن صدای جلال مقامی بعد از بیماری آنچنان تکان دهنده است که یاد و ذهن را به شدت متاثر می کند. 

سلام.خوبین یا چطورین؟

کامنت جانان چه باحال بود ، من تو یوتیوب زیاد میچرخم و کانال مختلفی از حیوانات خانگی دیدم که یکیش که راجع به گربه بود فوق العاده بود.

 

این آدرسش :

https://www.youtube.com/channel/UCyIqcxz-vR_o2GK4HWuZL8w

 

با عنوان CatPusic که حدود 1.5 میلیون سابسکرایب داره

----------------------

چیزایی که من ازش دیدم و برام جالب بود با توجه به کامنت جانان / البته من حیوان خانگی ندارم و دانسته هام برگرفته از اون کاناله است که ادرسشو گذاشتم

 

1.دیدم گربه ها رو میشه اموزش داد تا چیزی یاد بگیرن مثلا راه رفتن رو ترد میل با این عنوان که چرا من تو المپیک نیستم

 

2.وقتی کف دست رو به سمت گربه میگیرین و با انگشت های خم کرده رو به جلو انگار یه جور اعلام جنگه که دیگه زد و خوردش زیاده و توی اون کانال هم راجع به این ویدیو گذاشته و هم راجع به اشتراکات رفتاری بچه انسان و گربه

 

در کل کانال جالبیه و اکثرا ویدیوهاشو نگاه میکنم.شما هم ببینید و حتما چیزای اموزنده ای براتون داره.

 

پاسخ:
سلام 
مرسی امیر جان 

اینو یادم رفت بگم ، عنوان ویدیوش یادم نیست اما تو یکی از ویدیوها زمانی که با اسباب بازی شیپوری بچه ها تو خونه سرو صدا راه انداخت گربه هه اومد دست و پای مرده رو لیس زد که بی خیال نکن اینکارو .برام جالب بود.

جواب کامنتت رو اینجا مینویسم کامشین جان

به تجربه فهمیدم که معمولا گربه ها موقع ترس  و یا بیماری آب میخورن. اونهم کاملا ناخوداگاه.  مثلا تامی اینقدر اب بدنش رو از دست داده بود که بدنش خشک شده بود  برای همین اونقدر آب میخورد. پسر قبلی منهم وقتی برای اولین بار  از خونه دور شده بود و انگار یه جایی گیر افتاده بود وقتی برگشت خونه کاملا وحشت زده بود و یک عالمه غذا خورد.  اما در مورد بقیه  گربه ها  باید بگم اگه غذایی که بهشون میدی ادویه دار باشه زیاد اب میخورن . خودت رو اذیت نکن و غذای صفت هم بهش بده چون اگه همیشه غذای شل بخوره  دندونهاش جرم میگیره حتی یه وقت هایی یه تیکه بهش گوشت خام  بده تا خودش جروواجرش بده و دندوناش تمیز بشه.  

پاسخ:
منجوق جان دستت درد نکنه دوست خوبم. 
برای خاطر دوستان اینجا می نویسم که من از منجوق درباره آب خوردن گربه پرسیده بودم. شیلا تمایلی به خوردن آب نشون نمی ده. خیلی به ندرت توجهش به ظرف آب جلب می شه و در بیشتر موارد من ظرف را خالی کرده و دوباره پر از آب تازه می کنم ولی علیاحضرت آب میل نمی کنند. به خاطر همین موضوع غذاهای آبکی براش درست می کنم اما همانطور که منجوق جان اشاره کردند گربه اگر به غذای شل و آبکی عادت کنه سلامت دندان و لثه هاش به خطر می افته. باید غذای خشکی، گوشت نپخته ای، چیزی در این مایه ها در رژیمش باشه. اینطور که معلومه پس شیلا حالش خوبه. یک پس از باران آب جمع شده در دمپایی نورگیر را میل فرمودند. به نظرم مشکلش با ظرف تمیزش باشه. لنگه دمپایی به مذاقش خوشتر میاد. 
ماجراهای گربه های منجوق را در وبلاگش کاغذ پاره های من دنبال کنید. پشیمان نخواهید شد. 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی